تعداد بازدید 403
|
نویسنده |
پیام |
ali
![](/weblog/file/forum/temp01/member.png)
ارسالها : 44
عضویت: 18 /12 /1390
محل زندگی: زرند
سن: 15
|
نگوییم...بگوییم...
نگوئیم : سُجده . نگوئیم : سِجده . بگوئیم : سَجده
نگوئیم : زکات فطریه . بگوئیم : فطریه یا زکات فطره .
نگوئیم : حجة بن الحسن . بگوئیم : الحجة بن الحسن . حجت عَلَم است و باید با الف و لام دریک جمله عربی نوشته و خوانده شود .
نگوئیم : تسعة المعصومین . بگوئیم : التسعة المعصومین . التسعة موصوف والمعصومین صفت است و باید با الف و لام همراه باشد .
نگوئیم : مَحال ( به معنای غیر ممکن ) . بگوئیم : مُحال . مانند مُجاز و مُباح . مَحال جمع محل است .
نگوئیم : مقام عظمای ولایت . بگوئیم : مقام معظم ولایت . کلمه مقام مونث نیست و صفت عظما مونث است .
نگوئیم : سیاست های داهیانه . . . . داهیانه زیرکی موذیانه و منفی است و معمولا برای نیرنگ های روباه و امثال آن به کار می رود .
نگوئیم : سرمنشأ . بگوئیم : منشأ . منشأ به معنای سرچشمه و محل پیدائی است و نیاز به سر ندارد .
نگوئیم : متعال . بگوئیم : متعالی .
نگوئیم : اِصالت . بگوئیم : اَصالت .
نگوئیم : لِذّت . بگوئیم : لَذت .
نگوئیم : قوس و قَزَح . بگوئیم : قوسِ قُزَح .
نگوئیم : ترجُمه . بگوئیم : تَرجَمَه .
نگوئیم : سَلاح ( جنگ افزار ) . بگوئیم سِلاح .
نگوئیم : ذوی الحقوقین . بگوئیم : ذوی الحقوق .
نگوئیم : لایعقَل ( به فتح قاف ) . بگوئیم : لا یعقِل .
نگوئیم : نلبکی . بگوئیم : نعلبکی ( واژه ای روسی است )
نگوئیم : فلاکس . بگوئیم : فلاسک ( واژه ای فرانسوی است )
نگوئیم : یا ابوالفضل (ع) . بگوئیم : یاابالفضل .
نگوئیم : مِهدی . بگوئیم : مَهدی .
نگوئیم : رُمّان ( داستان بلند ) . بگوئیم : رُمان ( بدون تشدید میم ) . رُمّان باتشدید میم واژه ای عربی و به معنای اناراست .
نگوئیم : طلبه ها ، اولادها ، احوالات ، بیوتات ، شئونات ، اسلحه ها و امثال این ها . بگوئیم : طلّاب ، اولاد ، احوال ، بیوت ، شئون ، اسلحه و ... تمام این واژه ها خود جمع هستند و جمع بستن آن ها ( جمع الجمع ) ، درست نیست .
نگوئیم : تصفیه حساب . بگوئیم : تسویه حساب .
نگوئیم : احسن ( به قصد گفتن آفرین بر تو ) . بگوئیم : احسنت . ( احسن یعنی نیکوتر )
نگوئیم : شیک . بگوئیم : زیبا . خوش نما ( شیک کلمه فرانسوی است )
نگوئیم : گل رز . رز یعنی گل سرخ .
بد نیست بدانیم :
بَدَوی به معنای بیابانی و بَدوی به معنای ابتدائی است .
بخشودن به معنای عفو کردن و بخشیدن به معنای عطاکردن است .
بالطبع به معنای طبیعتا و بالتَّبَع به معنای درنتیجه است .
اَنعام به معنای چهارپایان و اِنعام به معنای بخشش است .
اَمارت به معنای نشانه و اِمارت به معنای فرمانروائی است .
الهه به معنای ربّ النوع و آلهه به معنای خدایان است .
الغاء به معنای لغو کردن و القاء به معنای تلقین کردن است .
اِعلام به معنای آگاه کردن ، اَعلام به معنای برجسته ها و شخصیت ها و اِعلان به معنای آشکارکردن است .
اَفکار به معنای فکرها و اندیشه ها و اَفگار به معنای زخمی و مجروح است .
اَشغال به معنای شغل ها و اِشغال به معنای تصرف کردن است .
اَخَوان به معنای دوبرادر و اِخوان به معنای برادران است .
اَتباع به معنای پیروان و اتِّباع به معنای پیروی کردن است .
ایسم Ism یا ایزم را به جای ایست Ist یا به عکس به کار نبریم
Ism پسوندی برای بیان یک طرز تفکر خاص فلسفی ، تاریخی ، اجتماعی ، علمی و مکتب ویژه ای است . Ist بیانگر فردی است که آن مکتب و طرز تفکر را پذیرفته است . مثلا : کاپیتالیسم
Capitalisme
یک مکتب اقتصادی خاص ولی کاپیتالیست Capitaliste کسی است که چنین طرز تفکر و مکتب اقتصادی را پذیرفته است . همانطور که نمی توان واژه تشیع را به جای واژه شیعه به کاربرد ، نمی توان از این دو واژه به جای یکدیگر استفاده کرد .
چند مکتب معروف عبارتند از :
اگزیستانسیالیسم
Existansialisme مکتب خاص فلسفی که به جای جهان شناسی برجان شناسی ووجود تأکید فراوان دارد . اگر کسی این مکتب را پذیرفت ، اورا اگزیستانسیالیست Existansialiste می نامند .
کمونیسم
Communisme مکتب اقتصادی خاصی که بر مالکیت جمعی و اشتراکی تأکیددارد . اگر کسی این مکتب را پذیرفت ، اورا Communiste می نامند .
داروینیسم یک مکتب اعتقادی خاص که قائل به تکامل انواع است . کسی که آن را بپذیرد ، داروینیست می گویند .
صِهیونیسم یک مکتب اجتماعی و سیاسی خاص که تأکید بربرتری نژاد خاص دارد و منسوب به کوه صهیون است . کسی که تابع این مکتب باشد ، صهیونیست می نامند .
|
|
سه شنبه 07 خرداد 1392 - 12:58 |
|
تشکر شده: |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.