برای این که بدانیم «رایانه» یعنی چه و از چه کلمهای ساخته شده، باید بدانیم که مردمی که با آن مخالفاند چه نظری دارند.
مخالفانِ بهکاربردنِ «رایانه» چه مىگویند؟
بیشتر کسانى که با بهکاربردنِ «رایانه»، بهجاىِ «کامپیوتر» مخالفت مىکنند سه استدلال دارند که البته معمولاً این استدلالها را در موردِ همهى معادلهاىِ فارسى در برابرِ کلماتِ غربى به کار مىبرند:
استدلال اول مخالفان: «چون کامپیوتر اختراعِ ما نیست، حق نداریم اسمِ آن را عوض کنیم.»
پاسخ ساده است. کافی است به دور و بر خود نگاهی بیندازیم: آیا «آبمیوهگیری» و «آبگرمکن» و «چرخگوشت» و «هواپیما» و «قطار» و «یخچال» و «برق» و «سدّ» و «رزمناو» و «پدیدارشناسى» و کلماتى از این دست را ما اختراعِ کردهایم؟! پس چرا برای همهی اینها اسم فارسی گذاشتهایم؟!
آیا فقط کشورِ سازنده حق دارد براىِ تولیداتِ صنعتى و فرهنگىِ خود نامى برگزیند و ملتهاىِ دیگر ملزماند همان نام را عیناً بهکار ببرند؟! (تازه شانس آوردهایم که مخترع کامپیوتر چینی یا اوگاندایی نبوده که اسم دستگاه اختراعی خود را مطابق ساخت آوایی زبان خود بگذارد!)
در این که ما ایرانیان سهمى در تمدنِ جدیدِ جهان نداشتهایم، یا خوشبینانه سهمِ بسیار ناچیزى داشتهایم، حرفى نیست؛ اما آیا سهمنداشتن در تمدن سبب مىشود که حقِ نامگذارىِ دستاوردهاىِ این تمدن را هم در فرهنگِ خودمان نداشته باشیم؟!
دیگر استدلال مخالفان «رایانه» از این هم سادهتر است:
استدلال دوم مخالفان: وقتى همهی مردم جهان میگویند «کامپیوتر»، ما نباید اسمِ دیگرى روىِ آن بگذاریم.
پاسخ: همهى ساکنانِ کرهى زمین واژهى «کامپیوتر» را بهکار نمىبرند. کافى است برخى از معادلهاىِ متنوعِ «کامپیوتر» را در چند زبان بشناسیم :
فرانسه: ordinateur
ایتالیایى:calcolatore
سوئدى: datamaskin
دانمارکى:datamat
عربى: الحاسِب
حتى چینىها هم، که حدودِ یکپنجمِ جمعیتِ جهان را تشکیل مىدهند، بهجاىِ «کامپیوتر» از کلمهى دیگرى استفاده مىکنند.
استدلال بعدی این مخالفان همان استدلالی است غالباً دربارهی هر واژهی تازهساختهشدهای آن را خرج میکنند:
استدلال سوم مخالفان: چون همهی مردم میگویند «کامپیوتر»، پس هیچوقت «رایانه» جا نمیافتد!
این استدلال فقط کمّی و آماری است، نه علمی و واقعبینانه. روزگاری بود که حتی یک نفر هم در ایران نمیگفت «شهرداری» و این واژهی تازه را به سخره میگرفتند، اما آیا امروز کسی هست که از واژهی «بلدیه» استفاده کند؟! چه شد آن همه کلمات «اطفائیه» و «احصائیه» و «عدلیه» و «طبیب» و بسیاری واژههای دیگر؟ آیا آنچه بیشترِ مردم در زمانی بهکار میبرند همواره بیتغییر خواهد ماند؟!
آیا کامپیوتر به صرف این که واژهای بیگانه است باید بهجای آن واژهای بسازیم؟
خیر. نخست این که فقط زبانهای مرده تاثیر نمیگیرند. مثلاً زبان پهلوی یا لاتینی دیگر تاثیر نمیگیرند و هیچ واژهای در آنها وارد نمیشود. مگر این همه کلمات بیگانهی غربی در زبان امروزِ ما لطمهای به زبان فارسی زده است؟! مگر کلمات «فریزر» و «ماشین» و «بورس» و «بودجه» و «ام آر آی» و کلمات بسیار دیگر فارسی را به خطر انداختهاند؟!
دوم، آنچه زبان را میسازد نحو است، نه واژگان. اگر همهی کلمات زبان فارسی را برداریم و بهجای آنها کلمات اروپایی بگذاریم، باز زبانمان فارسی خواهد بود، چون نحومان فارسی است. دیباچهی گلستان، فقط چند کلمهی فارسی دارد و باقی عربیتبار است، ولی ما آن را شاهکار زبان فارسی میدانیم!
اما در میان کلمات غربی در زبان فارسی امروز «کامپیوتر» مسائلی دیگر دارد که به آن میپردازیم.
«کامپیوتر» یعنى چه؟
در زبانِ انگلیسى، کلمهی computer، از مصدر to compute، به معنىِ «حسابگر و شمارشگر» است، که این اسم هرچقدر هم براىِ نسلِ اولِ کامپیوترها مناسب مىنمود، براىِ کامپیوترهاىِ امروزى نامِ دقیقى نیست؛ زیرا، کارهایی که امروزه این ابزار انجام مىدهد، بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از کارهایى است که کامپیوترهاىِ ابتدایى انجام مىدادند.
واژهی «رایانه» را کِی ساختهاند؟
ساختن واژهی «رایانه» ربطی به فرهنگستان حال حاضر ندارد و ساختهی این فرهنگستان سوم (فرهنگستان جمهوری اسلامی) نیست و این واژه را در فرهنگستان دوم، به ریاست زندهیاد دکتر صادق کیا، در دههی 1350، به روش گرتهبرداری ساختهاند.
گرتهبرداری چیست؟
گرتهبرداری یعنی این که کلمهای خارجی را جزءبهجزء ترجمه کنند و کلمهای بسازند که اجزای آن تکتک معادل اجزای ترکیب خارجی باشد. مثلاً، واژهی «سیبزمینی» گرتهبرداریشده از کلمهی فرانسهی pomme de ter است و «نرمافزار» گرتهبرداریشده از کلمهی انگلیسی software است.
چرا در زبان گاهی نیاز به گرتهبرداری داریم؟
وقتی با پدیدهای تازه مواجه میشویم که برای آن واژهای نداریم چند راه داریم: یکی این که خودمان واژهای قدیمی را که دیگر بهکار نمیآید باز زنده کنیم و در برابر کلمهِی خارجی بهکار ببریم. مثل «یخچال» که در برابر refrigerator بهکار رفت. گاهی نیز به روش گرتهبرداری جزءجزءِ کلمهِی خارجی را ترجمه میکنیم. مثل «سیبزمینی» و «نرمافزار» و «رایانه».
آیا «رایانه» گرتهبرداری از کلمهی انگلیسی computer است؟
خیر. اگر «رایانه» را از کلمهی انگلیسی computer گرتهبرداری میکردند، آن وقت دیگر کلمهی «رایانه» بهدست نمیآمد و بهجای آن باید میشد «شمارگر» یا «شمارشگر» یا «حسابگر».
رایانه را از کلمهی فرانسهی آن (ordinateur) گرتهبرداری کردهاند.
چرا «رایانه» را از اسم انگلیسی آن گرتهبرداری نکردهاند؟
زیرا اسم انگلیسی آن، همانطور که گفته شد، یعنی «شمارگر»؛ و این نام با کارهایی که این دستگاه انجام میدهد چندان سازگار نیست؛ درست مثل «فرودگاه» که فقط بخشی از کار این پدیده را بیان میکند و بخش دیگر کار این پدیده، یعنی بلندشدن، را نشان نمیدهد.
کسانی که نسل اول کامپیوترها را ساختند این دستگاه را برای گرفتن آمار کارمندان ساختند و یقیناً هرگز تصور نمیکردند که نسلهای آیندهی اختراعشان روزی مفیدترین ابزار بشر شود. اما با عوضشدن کاربرد این ابزار نیازی نبود که نام آن را هم عوض کنند؛ زیرا استفادهکنندگان از این ابزار همین نام را بهکار میبرند و دیگر متوجه تفاوت معنای این کلمه و کاربرد این پدیده نمیشوند. در فارسی نیز شاید هرگز به این فکر نکنیم که «فرودگاه» فقط بخشی از کاربرد این پدیده را نشان میدهد، نه همهی کاربرد آن را، ولی نیازی هم نیست که اسم آن را عوض کنیم و بگذاریم «فرود ـخیزگاه». و فارسیزبانان هرگز گمان نمیکنند که جایی که هواپیما فرود میآید با جایی که از آنجا بلند میشود تفاوت دارد و در نظر ایشان «فرودگاه» معنای «خیزگاه» را هم دارد.
«رایانه» گرتهبرداری از چه کلمهای است و چرا؟
فرانسویان، برخلافِ انگلیسىزبانان، براىِ این ابزار، نامِ دقیقترى برگزیدهاند. در زبانِ فرانسه، بهجاىِ کلمهى computer، واژهى ordinateur بهکار مىرود، بهمعنىِ «مرتّبکننده و پرداختکننده و پردازشگر، که دقیقتر و گویاتر از معنىِ واژهى انگلیسى است.
فرهنگستانِ دومِ ایران، در دههى 1350، با آگاهى از دقیقتربودنِ ordinateur، در مقایسه با computer، واژهى «رایانه» را با گرتهبردارى از ordinateur برگزید و آن را، براىِ نامگذارىِ این ابزار، پیشنهاد کرد.
آیا «رایانه» با «رای» به معنای «اندیشه» هممعنا یا همریشه است؟
خیر. واژهی «رایانه» هیچ ربطى به «راى» (بهمعنىِ «اندیشه و تدبیر و قصد و ...») ندارد؛ زیرا، «راى» بُنِ فعل نیست و مصدرِ «راییدن» نداریم. درنتیجه، «رایانه» به کلماتى چون «راىزن» و «راىزنى» و «راىزدن» و «راىافکندن» و «راىانداختن» و «راىافکندن» و «راىنهادن» ربطى ندارد و کسانی که نام فرزند خود را «رایان» میگذارند معنای درست این کلمه را نمیدانند.
«رایانه» یعنى چه؟
گفتیم که «رایانه» گرتهبرداریشده از کلمهی فرانسهی ordinateur است. در زبان فارسی میانه (پهلوی ساسانی) مصدر «راینیدن» به معنای «ساماندادن و مرتبکردن» بهکار میرفته است که اگر این کلمه به فارسی امروز میرسید شکل آن بهصورت «رایانیدن» درمیآمد.
بنابراین، «رایان» بن مضارع از مصدر «رایانیدن/راینیدن» است. یعنی اگر در زبان پهلوی فرضاً کسی به کسی میخواست بگوید که «این را مرتب کن» از کلمهی «رایان» استفاده میکرد. و کسانی که نام پسرشان را «رایان» میگذارند نمیدانند «رایان» یعنی: «مرتب کن!»
در فرهنگستان دوم، در دههی 1350، که گرایش به استفاده از واژگان اصیل فارسی داشتند، این مصدر کهن و فراموششده را احیا کردند و به این صورت کلمهی «رایانه» را ساختند:
میدانیم که در فارسی یکی از راههای ساختن اسم آلت (اسم ابزار) این است که بن مضارع را بگیریم و به آخر آن «ه» (e) بیفزاییم. مانند بنهای مضارعِ «گرفتن» (گیر) و «مالیدن» (مال)، که با افزودن «ه» به آخر آنها، اسمآلتهای «گیره» و «ماله» را ساختهایم.
بن مضارع مصدر «رایانیدن» نیز «رایان» بوده است و، با افزودن «ه» به آخر آن، کلمهی «رایانه» ساخته شده است که به معنی ابزاری است که کار آن مرتبکردن است. پس «رایانه» یعنی «ابراز مرتبکننده و پردازنده و ساماندهنده».
چرا باید «رایانه» را بهکار ببریم؟ آیا فقط برای این است که این کلمهی فارسی از معادل انگلیسی آن دقیقتر است؟
گفتیم که «رایانه» یعنى «ابزارِ مرتبکننده و ساماندهنده و پردازشگر»؛ و این معادلِ دقیقى براىِ ordinateur است که در نتیجه از اصلِ انگلیسىِ آن نیز دقیقتر است.
اما ارجحبودن «رایانه» بر «کامپیوتر» بهسببِ دقیقتربودنِ معناىِ آن نیست. گفتیم که «فرودگاه» نیز واژهی دقیقی نیست، ولی مردم متوجه این دقیقنبودن کلمه با معنا و مصداف آن نمیشوند.
بحث بر سرِ این است که computer واژهاى تنها و مجرد نیست که، با پذیرشِ همین یک کلمه، کار تمام شود؛ بلکه این کلمه بیش از 30 واژهى همخانواده دارد که اگر computer را بپذیریم، لابد ناچاریم که آنها را هم به همان صورتِ اصلى بپذیریم؛ زیرا، دیگر نمىتوانیم برایشان معادلى بسازیم.
برخى از واژههاىِ همخانوادهى computer بدین قرارند:
to compute, computerize, computing, computation, computational.
کسانى که در مقابلِ بهکارگیرىِ واژهى «رایانه» ایستادگى مىکنند، در موردِ واژههاىِ همخانوادهى آن چه کار مىکنند؟ آیا آنها را هم به همان صورتِ اصلى بهکار مىبرند؟! مثلاً، مىنویسند «کامپیوت کردن»، «کامپیوتینگ»، «کامپیوتیشنال»، «کامپیوتیشنالایز»، «کامپیوترایزد»؟!
راهِ حلِ منطقى این است که، براىِ هستهى اصلىِ این خانواده (کامپیوتر)، معادلى زایا برگزینیم تا به کمکِ عواملِ پیوندى و صرفى بتوانیم جوابگوىِ واژههاىِ همخانوادهى آن باشیم؛ و کلمهی «رایانه» همان چیزى است که به دنبالِ آن مىگردیم:
«رایانه» بنِ فعلِ بسیط است و مىتوانیم در ترجمهى واژههاىِ همخانوادهى computer از آن کمک بگیریم. چنان که در برابرِ همهى واژههاىِ همخانوادهى آن معادلهایى فارسى پیشنهاد شده که برخى از آنها از این قرار است:
to compute رایانیدن
computerize رایانهایکردن
computing رایانش
computation رایانش
computational رایانشی
computionalization رایانشیسازى
computationalize رایانشیکردن
computationalization رایانشیسازی
computerized رایانهایشده
computer-aided رایانهیار
حالا دیگر برای هر واژهای که تا کنون و تا ابد از خانوادهی computer میسازند معادل داریم.
به نظر میرسد مشکل بزرگ ما این است که از فکرهای تازه میترسیم و همین ترس سبب میشود که یا فکرهای تازه را به سخره بگیریم و یا با آنها مخالفت کنیم. اما آیا کمی درست فکرکردن آسانتر از این مخالفتها و تمسخرها نیست؟
..........................................................................................................
یادداشت یکی از خوانندگان گرامی در این باره و پاسخ آن:
با عرض سلام و سپاس
به نظر من نیازی نیست این قدر تلاش کنیم این واژه ("رایانه") را به خورد مردم بدهیم. این مصدر "رایانیدن" دیگر در فارسی امروز وجود ندارد و برای عموم فارسی زبانها معنایی را منتقل نمیکند. من خودم که ناسلامتی تحصیل کرده ام و به مسائل زبانی علاقه مندم تا قبل از خواندن نوشته شما نمیدانستم این کلمه از کجا آمده و چه معنایی دارد. (و توجه داشته باشید که در معادل گزینی یا معادل سازی این موضوع خیلی مهم است.) و دیگر این که بر خلاف نظر شما میتوان از همان واژه "کامپیوتر" برای بقیه کلمه ها هم استفاده کرد. میتوانید خودتان به فرهنگ انگلیسی-فارسی هزاره مراجعه کنید و آنهایی را هم که در آنجا نیامده به قیاس بسازید. (ضمنا" واژه compute همچنان معنای قبلی خودش (محاسبه کردن) را حفظ کرده و ربطی به کامپیوتر یا رایانه ندارد.)
و دیگر این که این واژه "رایانه" شبیه "یارانه" است و من تا چند سال پیش آنها را با هم اشتباه میکردم! شنیدم یکی از ائمه جمعه هم وقت ایراد خطبه چندین بار به جای "رایانه--- میبخشید، به جای "یارانه" میگفته "رایانه"!
آقا این
نویسنده: مرتضی زارعی
....................................................................................... پاسخ:
١. با شما در استفاده از تعبیرهای عوامانه مثل «به خوردِ کسی دادن»، آن هم در بحثی جدّی و علمی، موافق نیستم، ولی بگذارید با همین تعبیر جوابتان را بدهم: کسی نمیخواهد چیزی را به «خورد» مردم بدهد. فرهنگستانها پلیس نیستند. مترجمان و واژهگزینان معادلی میسازند و آن را در آثار خود بهکار میبرند و یا آن را مستقلاً معرفی میکنند و سپس مردم آن را میپذیرند یا رد میکنند. بیش از نیمی از معادلهای پیشنهادی فرهنگستان اول همین امروز، در زبان مردم کوچه و بازار، چنان بهکار میرود که گویی مردم گمان میکنند پدربزرگهاشان نیز همین معادلها را بهکار میبردهاند. از اصطلاحات اطفائیه و و عدلیه و مالیه و بلدیه و مانند آنها که هر تحصیلکردهای میداند چه به سرشان آمد میگذرم و مثالهای دیگری میزنم: بازرس (مفتش)، آشکارساختن (دتکته)، کمبود (دفیسیت)، گزارش (راپرت)، بازپرسی (استنطاق)، بازبین (کنترلر)، بادسنج (میزانالریاح)، بازنشستگی (تقاعد)، چینخوردگی (پلیسمان) و بسیار دیگر از این دست (رک: واژههای نو تا 1319، تهران: فرهنگستان زبان ایران) آیا آنها را هم، بلافاصله بعد از وضعکردنشان، به خورد مردم دادهاند یا با آگاهکردن تحصیلکردهها و بهکاررفتنشان در آثار نویسندگان و روزنامهها و نامههای اداری، رفتهرفته جا افتادهاند؟! مگر همان «یارانه»ای که خودتان مثال زدهاید کسی به «خورد» مردم داده که امروز کموبیش همه آن را بهجای «سوبسید» بهکار میبرند؟! بالاخره هر واژهای از طریقی وارد زبان میشود: یا همان کلمهی خارجی یا معادل ساختهشدهی فارسی.
٢. اشتباه است گمان کنیم که برای درک معنای کلمات حتماً باید ریشهی آنها را بدانیم یا باید از ریشهای زنده ساخته شده باشند. مگر ریشهی کلمات «ذوزنقه» یا «مستطیل»اند که ما را یاد مفهومشان میاندازد؟! وانگهی، مگر کلمات «ویرایش» و «تنش» و «ترا» در «ترابری» از ریشههای مرده و «پدافند» از ریشهای فراموششده ساخته نشدهاند و در زبان امروز کاملاً جا افتادهاند؟!
٣. نمیدانم از کجا به این نتیجه رسیدهاید که «میتوان از واژهی "کامپیوتر" برای بقیهی کلمهها استفاده کرد».
٣-١. پیش از نوشتن مطلب در وبلاگم، فرهنگ هزاره یکی از دهها فرهنگ عمومی و تخصصیای بود که به آنها مراجعه کردم. حتی فرهنگهای نامعتبری را که گاهی جرقهای سودمندی در ذهن مراجعهکننده میزنند دیدهام. وانگهی، واژهی «محاسبهکردن» معادلی برای معنای عمومی computer است، نه معنای تخصصی آن در رشتهی کامپیوتر.
٣-٢. بگذارید کمی هم، به معادلهای فارسی فرهنگ هزاره و برخی دیگر از فرهنگها در برابر واژههای همخانواده با computer بنگریم: هر دو فرهنگ هزاره و پویا در برابر computerization گذاشتهاند: «کامپیوتریکردن، به کامپیوتر دادن» و دربرابر computerize هم گذاشتهاند: «کامپیوتری کردن، به کامپیوتر دادن».
اشکال برگزیدن معادلهایی که با فعل مرکب ساخته میشود این است که نمیتوان از آنها اشتقاقهای بیشتری گرفت. به بیان دیگر، زایا نیستند (در این باره، رک: مقالهی «فارسی زبان عقیم؟» نوشتهی دکتر محمدرضا باطنی، در کتاب پیرامون زبان و زبانشناسی، تهران: فرهنگ معاصر). افزون بر این، یادمان باشد که روزگاری در برابر برخی اصطلاحات فرنگی تعبیرهایی مرکب از چند کلمه ساخته میشد؛ مثلاً در برابر realism، که امروز دیگر کاملاً آشناست، گذاشته بودند: «مذهب اصالت واقع» و وقتی میخواستند آن را بهصورت صفت بهکار ببرند مینوشتند: «اصالت واقعی»! و چقدر زمان بُرد تا معادلهای داریوش آشوری («واقعباوری» و «واقعباور») ساخته شد و در برخی از متون ترجمهای و تألیفی بهکار رفت که هم زایا بود و هم دقیقتر از «واقعگراییِ» آریانپور (فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ماری بریجانیان، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی). پس میبینید که معادلهای فرهنگها چندان نیز مقدس نیستند. افزونتر اینکه، با پذیرش «رایانه» در برابر هر یک از دو واژهی مذکور، میتوانیم دو معادل داشته باشیم و اصرار نداشته باشیم که با همکردِ «کردن» کار را ساده کنیم، آن هم وقتی، با استفاده از فعل بسیط «رایانیدن»، امکان ساختن کلمات بیشتری داشته باشیم.
۴. با نهایت احترام، باید بگویم که این دلیل آخری که «رایانه» ممکن است با «یارانه» اشتباه شود دلیلی کاملاً غیرعلمی است. مگر خود شما ندیدهاید که کلمات «اظهار» و «احضار» را و «کشیش» و «کشیک» را گاهی بهاشتباه بهجای هم بهکار میبرند؟ آیا برای رفع چنین اشتباهی باید یکی از این دو را حذف کرد؟! سادهنگری نیست؟